بسم الله الرحمن الرحیم

 

فطرت انسان دارای سه بُعد است: میل وجودی؛ فهم فطری؛ فهم عقلی

 


1.  میل وجودی (حضوری).
کشش ها و طردهای فطری، برخاسته از فطرت انسانی است. انسان فطرتا به خوبی ها کشش و از بدی ها نفرت دارد. این همان است که شهید مطهری از آن به گرایش های فطری تعبیر نموده و آن را به سه قسم تقسیم کرده است: گرایش های اخلاقی، گرایش های فطری و گرایش های زیبایی شناختی. همه این ها در ذیل شاخه میل وجودی فطرت گنجانده می شود.
2.  فهم فطری (حضوری). 
علاوه بر میل وجودی، فهم فطری نیز در انسان وجود دارد که به صورت فطری خوبی ها و بدی ها را می فهمد. آیه شریفه «فألهمها فجورها و تقواها» اشاره به این بُعد از فطرت انسانی دارد. نوعا فطرت های سلیم -همچون رسول الله- به حسب بهره ای که از این فهم دارند، رنج های ویژه ای می کشند. نوعا این فهم از سنین بلوغ آغاز می گردد. 
3.  فهم عقلی (حصولی). 
که عبارت از همان ادراک عقلی در ساحت حکمت عملی است. برخی از فلاسفه همچون بوعلی بر این عقیده¬اند که عقل نظری است که در ساحت عقل عملی ادراکات کلی را می فهمد، ولکن بنده بر این عقیده¬ام که عقل عملی برای خود فهم ویژه ای دارد. گرچه در صحنه عمل با امور جزئی روبروییم ولی عقل عملی در یک مرتبه، کلی یاب نیز هست. این بُعد از فطرت بر خلاف دو بُعد قبلی به صورت حصولی است، یعنی همان روح خداوندی که در انسان دمیده شده، خود یک شعبه حصولی دارد که از آن به فهم عقلی تعبیر می کنیم.
بر گرفته از جلسه 151 عرفان در وادی عمل (بحث نفس أماره)